مرساناکوچولو

تولد مرسانا کوچولو

1396/5/11 20:29
نویسنده : مامان مرسانا
33 بازدید
اشتراک گذاری

سلام .به فرشته نازم

امسال به لطف خدا منو بابایی صاحب یه فرشته نازکوچولو شدیم که این یه تغییراساسی تو زندگی ما بود.بعد از نه ماه هیجان که منوبابایی برای اومدن فرشتمون داشتیم بلاخره قرار شد شما روز 13دیماه به دنیا بیاین ازشب قبلش هیجان منو بابایی چندبرابرشده بود اونقدرهیجان داشتیم که جفتمونم 3یا4ساعت بیشتر نتونستیم بخوابیم بالاخره ساعت 6صبح شد وشروع کردیم به اماده شدن اخه خانم دکتر گفته بود ساعت 9بیمارستان باشیم سریع یه دوش گرفتم یه عالمه آرایش کردموبا باباجون ومامان جون وبابایی رفتیم بیمارستان بعد کلی معطلی ساعت 2 بعدازظهر مامانیو بستری کردن.استرس کل وجودموگرفته بود ازیه طرفم هیجان اومدن تورو داشتم ومیدونستم چندساعت بعد همه اون انتظارا تموم میشن ومن فرشته کوچولومو بغلش میکنم تا ساعت 4 صبر کردیم دیگه داشت حوصلم سر میرفت که خانم دکتر اومد بعد یه چک دیگه گفت که اماده بشیم براعمل ساعت 16.20.رفتیم اتاق عمل و  ساعت 17.05صدای قشنگتو شنیدمانگار تمام دنیارو دادن به من .وقتی اولین بار خانم پرستار تورو نشونم دادباورم نمیشد که تو مال من باشی ازبس نازوکوچولو بودی بماند که بعدعمل من خیلی درد داشتمو شماهم گرسنتون بود ونمیتونستم بهت شیر بدم وهمش گریه میکردی ولی به لطف خدا بعد یکی دوساعت دردم ساکت شد شماهم باکمک خانم پرستار شیرتوخوردی وتاصبح مثل فرشته هاخوابیدی وبعد دوروز که متخصص اطفالم شمارو دیداومدیم خونمونوتوشدی زندگی منو بابایی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)